علائم انواع مزاج ها
بهترين و منطقي ترين روش اين است که ابتدا طبع و مزاج خود و پس از آن غذاي مصرفي روز مره و مناسب خويش را بشناسيم تا دچار بيماري و کسالت نشويم.
در حالت طبيعي، اخلاط اربعه در بدن هر شخص سالمي بايد به حالت تعادل باشد تا زندگي و ادامه ي حيات او مقدرر باشد. با مطالعه اخلاط اربعه به طور جداگانه، وظيفه ي هر يک مشخص خواهد شد:
نشانه هاي غلبه ي صفرا
نشانه هاي غلبه ي صفرا عبارت است از:
تشنگي و سوزش جگر، زبري پوست صورت، زردي چشم، کدورت ادرار، عصبي شدن، ناراحتي معده، تلخي دهان، کم اشتهايي، حالت تهوّع، سردرد و درد شقيقه، سياهي رفتن چشم، سرگيجه، خشکي پوست، ترک خوردن پوست دست و پا، گرمي بدن يا داشتن تب، جوشش فم المعده، ديدن خواب هاي هولناک، مانند جنگ و ستيز، پوسته پوسته شدن پوست سر (شوره ي سر) نمايان شدن لکه هاي سفيد يا قهوه اي در صورت و يا ديگر اعضاي بدن، ريزش مو، ابتلا به بيماري آلو پسي(ريزش موضعي مو)، علاقه به نوشيدن آب يخ و خوردن يخ، يبوست مزاج، بهانه جويي و تند خويي. اين گونه افراد را صفراوي مزاج گويند.
همه يا اکثر نشانه هاي ياد شده در بيشتر افراد صفراوي مزاج ديده مي شود؛ البته ميزان بروز اين نشانه ها به مقدار غلبه ي صفرا بستگي دارد.
نشانه هاي غليه ي خون
اگر در بدن فردي خون غلبه نمايد و خون کثيف شود و يا بهتر بگوييم سوخته شود علامت آن سنگيني سر، خميازه کشيدن، چرت زدن، کندي حواس، شيرين شدن دهان، لزج بودن آب دهان، سرخي رنگ بدن، قرمزي زبان، خارش بدن، بروز دمل و جوش هاي ريز در بدن به خصوص در پيشاني و پشت سر ودر قسمت کتف و شانه ها و گاه خون آمدن از بين دندان ها و در نهايت، کسالت و خمودگي مداوم است.
افرادي که خون در آنان غلبه مي کند دموي مزاج مي گويند. مهمترين علت غلبه ي خون، پرخوري و زياده روي در مصرف انواع غذاهاي سرخ شده و تند و تيز است. افراد دموي مزاج اغلب از آرامش نسبي برخوردار نيستند.
نشانه هاي غلبه ي بلغم
نشانه هاي غلبه ي بلغم: سفيدي، نرمي و سردي پوست بدن (مانند مردم اروپا)، ديرهضم شدن غذا، آروغ ترش زدن، ميل بسيار به خواب داشتن، جاري شدن آب از دهان، رقيق بودن آب بيني، کم حواسي، زيادي بول، دفع بول با فشار زيادو حجم بسيار، سستي و بي حالي، بي حس بودن بدن، سفيد شدن موي سر و ريزش آن قبل از موعد پيري، درد معده و درد پشت، گرفتگي ماهيچه هاي پشت، کمر درد، گردن درد، پادرد، نقرس، فلجي، لک و پيس، لقوه(کج شدن دهان و صورت)، رعشه (پارکينوس)، ضعف مثانه، ترش شدن دهان، به وجود آمدن لک سفيد در چشم، ضعف بينايي، تنگي نفس، طپش قلب (به خصوص هنگام بيدار شده از خواب) توليد کرم هاي کدو يا کرمک در انتهاي روده ي بزرگ، اين گونه افراد را بلغمي مزاج مي گويند.
غلبه ي اين خلط فوق العاده خطرناک است و انسان را دچار بيماري صعب العلاجي مي کند.
از اين رو لازم است هر چه سريع تر در به تعادل در آوردن اين خلط کوشيد. از جمله بيماري هايي مانند: آرتريد، روماتوئيد، بيماري خطرناك ام اس (ms)، بيماري لا علاج لک و پيس و يا برص و برخي ديگر از بيماريهاي صعب العلاجي که امروزه از نظر علم پزشکي، علت آن مشخص نيست و آن ها را (اتوايميون) مي نامند.
نشانه هاي غلبه ي سودا
نشانه هاي غلبه ي سودا که ناشي از رسوبات خون و مرکز آن طحال است؛ عبارتند از:
خستگي و کوفتگي بدن، لاغري، پژمردگي روح و جسم، بي نشاطي و افسردگي، يبوست مزاج، خود خوري، احساس سوزش در هنگام دفع بول، تيره رنگ بودن ادرارو مدفوع و قي، سياه و قيري شکل بودن مدفوع، شور بودن دهان، بوي بد دهان، تاريکي چشم، تيرگي رنگ صورت، شب کوري، سوزش معده، فکر بسيار، ديدن خواب هاي آشفته(کابوس) اخلاق تند و زشت، دلتنگي و بي قراري، به وجود آمدن لکه هاي سياه در بدن، جزام، بيماريهاي پوستي (سودا)، زخم شدن پوست به سبب خارش زياد، قولنج شدن روده (بيماري کوليت)، نسيان و فراموشي يا آلزايمر، حرص زياد.
افراد سوداوي مزاج، اکثرا دچار بيماريهاي روحي و رواني مي شوند و معمولا تا آخر عمر از داروهاي روان گردان استفاده مي کنند.
تشخيص مزاج، شخص غذا درمان و يا طبيب را در شناخت نوع بيماري و درمان كمك مي نمايد. درمان بيماري بااين روش بسيار ساده است.
درمان با اين روش، به حالت در آوردن اخلاط اربعه است. تعادل اخلاط اربعه در بدن هر شخصي مساوي است با سلامتي و عدم تعادل آن ها برابر است با كسالت و بيماري.
اگر بدن آدمي را دقيقا مورد بررسي قرار دهيم، مي بينيم كه از اندام هاي متعددي تشكيل شده و هر اندامي از سلول هاي خاصي ساخته شده است. هماهنگي اندام ها نيز موجب سلامتي وحيات و ادامه ي آن مي گردد.
در بدن هر فرد چهار نوع خلط وجود دارد كه آن ها را اصطلاحا اخلاط اربعه مي نامند. اخلاط اربعه عبارتند از صفرا، خون، بلغم و سودا.
به عنوان مثال، اگر در فردي صفرا غلبه نمايد، اورا صفراوي مزاج و اگر خون غلبه نمايد، اورا دموي مزاج، و اگر بلغم غلبه يابد، اورا بلغمي مزاج مي نامند، همچنان كه اگر در شخصي سودا غلبه نمايد، اورا سوداوي مزاج مي گويند.
در حالت طبيعي، اخلاط اربعه در بدن هر شخص سالمي بايد به حالت تعادل باشد تا زندگي و ادامه ي حيات او مقدور باشد تعادل اخلاط را مزاج مي ناميم. با مطالعه اخلاط اربعه به طور جداگانه، وظيفه ي هر يك مشخص خواهد شد.
هر نوع از مواد غذايي يك اثر خاصي بر روي اخلاط اربعه مي گذارد و آن را به حالت تعادل و يا عدم تعادل در خواهد آورد.
به عنوان مثال، استفاده از غذاي چرب و شيرين به طور مداوم، صفرا را افزايش مي دهد، هم چنان كه پرخوري و عدم رعايت اعتدال در مصرف مواد غذايي موجب غلبه ي خون مي شود. استفاده از ترشيجات سركه و لبنيات به مقدار زياد موجب طغيان و ازدياد بلغم و خوردن غذاهاي نمك سود و مانده و نيز خوردن بادمجان به مقدار زياد و يا گوشت حيوانات پير سبب ازدياد سودا مي گردد.
با تجويز غذاهاي مناسب مي توان مزاج غالب را به حالت تعادل در آورد و شخص بيمار را از حالت بيماري و كسالت نجات داد. فرمول به دست آمده چنين است:
عناصر اربعه طبع اخلاط اربعه مزه ي دهان رنگ زبان
آتش گرم وخشك صفرا تلخ زرد
هوا گرم وتر خون شيرين قرمز
آب سرد و تر بلغم ترش سفيد
خاك سرد و خشك سودا شور سياه اخلاط چهارگانه :
چهار نوع خلط براي انسان ها وجود دارد که عبارتند از : سودا ، بلغم ، خون ، صفرا . غلبه هر يک از اين اخلاط باعث ايجاد اختلال و مرض شده و هر يک نشانه خاصي دارد که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد .
نشانه هاي غلبه اخلاط ( خلط ها )
اگر سودا غلبه کرده باشد : تيرگي يا زردي پوست ، غلظت خون ، سوزش سرمعده ، اشتهاي کاذب ، آشفتگي فکر ، ترس و دلهره ، احساس ناامني ، شور بودن مزه دهان هنگام بيدار شدن از خواب ، عرق شور ، يبوست و افسردگي .
اگر بلغم غلبه کرده باشد : سستي و رطوبت پوست ، سوء هاضمه ، آروغ ترش ، خواب زياد و احساس سنگيني چشم هنگام بيدار شدن از خواب ، آبريزش دهان ، ترش بودن مزه دهان هنگام بيدار شدن از خواب .
اگر خون غلبه کرده باشد : سرخي پوست و صورت ، سنگيني سر ، سستي اعضاء ميل به خواب زياد ، کندي حواس ، خميازه کشيدن ، شيرين بودن طعم دهان ، جوش زدن تن .
اگر صفرا غلبه کرده باشد : زردي پوست و چشم ، تلخي دهان ، باد کردن و خشکي زبان و بيني ، تشنگي ، ضعف اشتهاء ، استفراغ ، سوزش سر معده ، سرگيجه و خيال پردازي زياد .