Quantcast
Channel: طب ایرانی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 591

استعداد مزاجها به جهت فرح و غم

$
0
0

هرگاه خون در بدن صاف و بسیار معتدلالقوام باشد صاحب مزاج مستعد خواهد بود ازبرای فرح و سرور. چه از خون موصوف ،روح صاف نورانی که مایه فرح و انبساط است بسیار متولد میشود.

و هر گاه خون صاف و رقیق و به غایت گرم بود،خداوندان مستعدمزاج مهیا خواهدبود به جهت غضب . چه از خون مذکورروح گرم لطیف متولدمیشود که سبب کثرت اشتغال و سرعت حرکت است به جانب دفع منافر .

و هر گاه خون رقیق و ابی و صاف بودخداوندان مستعدضعف دل و جبن خواهد بودزیراکه روح متکون از این خون به جهت رطوبت و گرانی در حرکت و انبساط به بیرون بدن مطاوعت نمی نماید و به سبب سردی مشتعل نمیگردد. و از این دو وجه تهیه او برای فرح . غضب روی در نقصان داردو سببی دیگر انکه روح به سبب رقت و تنکی زود به تحلیل میرود و به جهت سردی کم متولد میگرددو کمی روح سبب کمی فرح است .

واگر خون علیظ و متساوی الاجزایا مختلف الاجزاو به غایت گرم بود :خداوند مزاج مستعدغم و غضبی بطی الزوال خواهد بود .اما استعداد غم ،به جهت انکه روح متولد از این خون غلیط و تیره است و اما استعدادغضب ازانکه روح مدکور به حرارت زود اشتغال می یابد .

و اما ثبات غصب به سبب انکه روح کثیف . غلیط زمانی که گرم شود زود سرد نخواهد گشت به خلاف غضب خون ضفراوی و رقیق که هر جند زود مشتعل میشود اما زود منحل میگردد . از انکه روح متولد از او به غایت گرم و لطیف است و اجسام لطیفه را بر خلاف اجسام کثیفه ،کیفیات زود عارض و زایل میشود.

و دلیل بر این مدعا انکه هواها و سنگلاخها که از تاب حرارت افتاب گرم میشوندبعد از غروب در حرارت هوا اعتدالی بلکه زوالی ظاهر میشودوسنگ همچنان بر حرارت خود گویا باقی است با انکه اول روز سردی هوای شب به حرارت افتاب تخفیف یافته و سنگها همچنان بر صرافت برودت شب راسخند.

 

و اگر حون گرم . رقیق و صافی و نورانی بود خداوند مزاج مستعد سرور و حضور دل خواهد بود.از انکه روح متولد از او صاف و روشن است و به جهت مناسبت به روشنایی کواکب زود میل به بیرون مینماید و به سبب حرارت خفیف و لطیف و سریع الحرکه است و جمیع این اوصاف مناسب نشاط و انبساط است.

واگر خون غلیظ و متساوی الاجزا نه مختلف الاقوام اودر گرمی به غایت باشد صاحب مزاج شجاع و قوی دل است و از غمها اسان مکدر نمیشود و زود غصبناک نمیگردد. به سبب انکه روح متولد از این خون قوی و متین است و به جهت غلظت زود مشتعل و متحرک به جانب موذی نمیتواند شد.

.سببی دیگر انکه روح چون گرم و صاف است فرح او بسیار است . وبسیاری فرح مخفف غضب است . از انکه فرح حرکت روح است به جانب لذیذاز برای جذب لذت . و غضب حرکت اوست به جانب موذی به جهت دفع کراهت. و میان این 2 کار منافات است و وجود یکی مستلزم عدم دیگر است . اما این مزاج نادرالوقوع بود و غضب او در کارهای بزرگ به غایت سخت باشد . چه روح او در غایت گرمی و غلیظی است و زمانی که در جنبش اید ،به سبب غلظت و متانت اثار او چنان قوی بود که بیننده ان معنی غضب حلیم را مانند جبل عظیم به عین الیقین مشاهده نماید. و از این است که خوف و هراس این بنیان متانت اساس ،از اکثر احاد الناس کمتر است.

و اگر خون غلیظ و متساوی الاجزا و سرد بود خداوند مزاج نه اماده فرح بود و نه مهیای غم و نه مستعد غضب باشد و نه صاحب فهم . مع ذلک از بد دلی خالی نبود از انکه روح او مانند خون او سردوتیره است و قوت دل و غضب بی حرارت مزاج متصور نیست.

اما عدم استعداد او برای سرور و الام به جهت غلظت قوام است که مانع سهولت تاثیرامورمفرحه و غامه است. چه یکی از شروط اعتدال تاثیر عوارض نفسانی اعتدال قوام است که متتبع اعتدال مزاج است و رقت موجب افراط تاثیر است و غلظت سبب تفریط ان.

و لذلک چون مزاج نبات از اعتدال به غایت دور و به جمادی نزدیک است مطلقا متاثر نمیشود و مزاج حیوان که اندکی از اعتدال دور است عوارض مذکور در او فی الجمله تاثیری دارد. اما انکه فهم او در کارها ساکن بود از ان است که غلظت و سردی سبب تامل است و ثقل ،مانع حرکت و باعث اهستگی.

خاک از سنگینی ایستاده               باد از سبکی قدم نهاده

 

و اگر خون غلیظ و محتلف الاجزا و به غایت سرد باشد صاحب مزاج وحشتناک و اندوهگین و کم غضب بود مگر انکه از فلک حادثه عظیمی بوقوع اید که روح او را بدان سنگینی در حرکت اورد.

اما کثرت و حشت و اندوه به سبب انکه روح متولد از این خون تیره و انبوه است و اما کمی غضب و ستوه به سبب انکه اشتعال حرارت روح از غلیظی و سردی به غایت کم است و زمان ثبات غصب او کمتر از زمان ثبات غضب گرم مزاجی است که در سایر صفات روح مساوی او باشد . از انکه بقای غضب تابع بقای حرارت است و بقای حرارت فرع کثرت او. و حرارت مذکور کمتر از حرارت گرم مزاج متساوی در سایر صفات است.

اما ثبات غضب خداوند مزاج زیاده از زمان ثبات غضب گرم مزاجی بود که خون او رقیق القوام باشد . از انکه به سبب رقت و بی مایگی روح گرم مزاج اشتعال او را مانند شعله خس دوام و بقا نبود لکن این چنین کسی که اوصاف او مذکور شد. حقد و کینه او دیرینه شود چه به سبب سردی و سکون و کدورت درون صورت موذی که در او نقش بسته است دیر زایل میگردد و صورت موم و سنگ بر این مدعا بی درنگ ادای شهادت مینمایند.  

Viewing all articles
Browse latest Browse all 591

Trending Articles