امروزه در علم پزشکی جدید، دسترسی به مدارک و سوابق پزشکی بیمار و جمع آوری اطلاعات مفید از وضعیت سلامتی و بیماری افراد در گذشته اهمیت بسیاری پیدا کرده و مخصوصا در کشورهای پیشرفته توجه بسیاری به این مسئله می شود.
این امر در طب سنتی نیز وجود داشته و شروع روند درمان بیمار در طب سنتی همیشه با جمع آوری اطلاعات از وضعیت جسمی و روحی فرد آغاز می گردد. البته در آن زمان با توجه به فقدان کامپیوتر و امکانات ضبط و ذخیره اطلاعات، امکان ثبت جزییات و سوابق بیماری افراد وجود نداشت و بنابراین پیشینیان ما با استفاده از روشی مفید و تقریبا مطمئن از وضعیت بیمار کسب آگاهی می نمودند.
این روش مفید همان طبع شناسی و شناسایی مزاج افراد می باشد که می تواند در پی بردن به وضعیت سلامتی و بیماری فرد در گذشته و حال کمک شایان توجهی به طبیب بکند.
هر طبع و مزاجی معمولا به بیماریهای خاص همان طبع و مزاج دچار می شود و درمان نیز باید بر اساس نوع مزاج و طبع بیمار صورت بگیرد. در مبحث مزاج شناسی ابتدایی ترین کار پس از پی بردن به مزاج شخص، دریافتن این نکته می باشد که آیا فرد دارای اعتدال مزاج می باشد یا خیر؟
برای پی بردن به اعتدال یا عدم اعتدال مزاج در مورد اشخاص و بیماران، باید اقدام به مقایسه بکنیم.قبل از شروع بحث قیاس لازم است یک بحث فلسفی را مطرح بنماییم تا ذهنتان آماده مطلب بشود. موجودات زیر فلک اول از سه نوع تشکیل شده اند: نوع جمادات-نوع نباتات و نوع حیوانات. هرکدام از انواع موجودات می توانند از صنف های مختلفی تشکیل شوند، مثلا نوع حیوانات دارای اصنافی مثل صنف خزندگان،صنف پستانداران،صنف پرندگان و ... می باشد. هر صنفی نیز از اشخاص مختلف تشکیل شده مثلا صنف پرندگان دارای اشخاصی مثل مرغ،طوطی،گنجشک و ... است.حالا به بحث قبلی خودمان بر می گردیم.دانستن اعتدال مزاج توسط هشت نوع قیاس صورت می گیرد:
۱- قیاس مزاج یک نوع از موجودات با انواع دیگر و نیز با هرچه که بیرون از اوست.اگر مزاج انواع جمادات و نباتات و حیوانات را با هم مقایسه کنند(در مباحث فلسفی انسان نیز از نوع حیوان محسوب می شود) مزاج نوع انسان از مزاج همه انواع دیگر و کل موجودات هستی معتدلتر است.
۲- قیاس مزاج یک شخص با همه افراد هم نوع خودش. افراد نوع انسان دارای مزاجهای بیشماری هستند و اعتدال مزاج در نوع انسان دارای عرضی وسیع می باشد که از هر طرف دارای حدی می باشد و اگر مزاج شخص خارج از این محدوده(محدوده اعتدال مزاج نوع انسان) قرار بگیرد شخص بیمار شده و نهایتا می میرد. حد وسط این عرض(محدوده) معتدلترین مزاج را نسبت به کل عرض داراست.
مرگ<-------((حد کناری------------حد وسط------------حد کناری))-------->مرگ
مرگ((<--------محدوده اعتدال مزاج نوع انسان-------->))مرگ
۳- قیاس مزاج صنفی از یک نوع با اصناف دیگر از همان نوع(نوع انسان دارای اصناف مختلفی می باشد مثلا صنف زن و صنف مرد). مزاج اصناف نیز دارای محدوده اعتدال مزاج می باشد ولی عرض آن کوچکتر از عرض مزاج نوع است. هر صنفی که مزاجش در وسط این محدوده قرار بگیرد در مقایسه با سایر اصناف آن نوع،دارای معتدلترین مزاج می باشد.توجه کنید که گفتیم در مقایسه با سایر اصناف همنوع خودش!
یعنی ممکن است در مقایسه با سایر انواع موجودات، معدلترین مزاج را نداشته باشد یا حتی اصلا تعادل مزاج نداشته باشد! هرچند که در بین اصناف نوع خودش معتدلترین باشد!!!
۴- قیاس مزاج شخصی از یک صنف با سایر اشخاص هم صنف خودش.مزاج اشخاص درون یک صنف خاص نیز دارای محدوده اعتدال مزاج است ولی عرض آن از عرض اصناف کوچکتر می باشد و باز هم حدوسط این فاصله،دارای معتدلترین مزاج است.مثالی از این نوع قیاس می تواند مقایسه مزاج یک زن خاص با مزاج همه زنهای دیگر باشد.
۵- قیاس مزاج شخصی از یک صنف با یک شخص خاص دیگر از همان صنف. مثل قیاس مزاج یک مرد خاص با یک مرد خاص دیگر(مثلا مقایسه مزاج زیدان با مزاج رونالدو!)
البته در این نوع از قیاس باید توجه داشت که چون هر شخصی در عالم دارای مزاج مخصوص به خودش می باشد پس اعتدال مزاجش نیز مخصوص به خود اوست و بنابراین هر کس در قیاس با خودش معتدل و در قیاس با دیگری نا معتدل است!
بیشتر توضیح می دهم.مثلا فرض کنید اکبر دارای مزاج مادرزادی گرم و مرطوب است، بنابراین تعادل مزاج شخص اکبر زمانی بوجود می آید که مزاج بدنش گرم و مرطوب بوده و تغییر نکرده باشد. اما اصغر طبع مادرزادی سرد و خشک دارد بنابراین تعادل مزاج اصغر نیز زمانی وجود دارد که مزاجش سرد و خشک باشد. حال می بینیم که مزاج فعلی اکبر اگر گرم و مرطوب باشد در قیاس با مزاج اصغر معتدل است و مزاج اصغر نیز اگر در حال حاضر سرد و خشک باشد در قیاس با مزاج اکبر معتدل است!!!(چی شد!)
سختی و پیچیدگی مطلب بالا به دلیل اختلاط مفهوم فلسفی قیاس با مفاهیم و تعاریف طب سنتی بوجود آمده و یک بحث فلسفی طبی می باشد.
۶- قیاس مزاج اندامها با یکدیگر. مزاج هر اندامی در قیاس با خودش معتدل و در مقایسه با سایر اندامها نا معتدل است.مثلا مزاج مغز که سرد و مرطوب می باشد در قیاس با خودش و آنچه که باید باشد(حالت طبیعی اش) معتدل است ولی در مقایسه با قلب که مزاجی گرم و خشک دارد، مزاج مغز معتدل نخواهد بود.
۷- قیاس مزاج اشخاص مختلف یک صنف با مزاج شخصی از همان صنف که مزاج اندامهای وی در معتدلترین حالت ممکن قرار دارد. مثلا مقایسه مزاج همه دانش آموزان یک کلاس با یکی از دانش آموزان همان کلاس که از همه سالمتر بوده و یقین داریم که معتدلترین مزاج را در میان دانش آموزان آن کلاس دارد.
۸- قیاس با مزاج شخصی که از معتدلترین صنف و در معتدلترین دوران عمر خود بوده و اندامش معتدلترین مزاج ممکن را دارد.
حالا که درباره قیاس مزاجهای انواع و اصناف و اشخاص مختلف دانستیم لازم است بدانیم که معتدلترین مزاجها در بین انواع و اصناف و ... چطور معلوم می شود؟ چه نوعی از همه انواع معتدلتر است؟ یا چه صنفی از یکنوع خاص معتدلتر می باشد؟
معتدلترین مزاجها :
معتدلترین صنف---->مردم ساکن در خط استواء زمین به شرط آنکه شرایط مسکن آنها مناسب بوده و خللی در مزاجشان ایجاد نشده باشد به صورت طبیعی دارای معتدلترین مزاج در بین مردم زمین هستند. پس از آنها مردم اقلیم چهارم معتدلترین مزاج را دارند(درباره اقلیم چهارم می توانید به جلد دوم کتاب دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی تالیف علامه حسن زاده آملی مراجعه بفرمایید).
معتدلترین اندامها---->در بین همه اندامهای بدن، مزاج پوست از همه معتدلتر است و پوست کف دست از پوست بقیه نقاط بدن معتدلتر و پوست نوک انگشتان و مخصوصا انگشت اشاره نیز از پوست بقیه کف دست معتدلتر بوده و مزاج آن از همه مزاجها به مزاج معتدل واقعی شبیه تر و نزدیکتر می باشد. دلیل این امر اینست که پوست از لیف عصبها و از رگهای باریک تشکیل شده و حرارت رگها و خون درون آنها و سرمای لیف عصبها در آمیزش با یکدیگر به اعتدال رسیده اند.
به همین دلیل است که مردم بوسیله کف دست گرما و سرمای اشیا را می آزمایند و پوست وسیله ای شده برای سنجش گرما یا سرما و یا زبری و نرمی. در بین همه اندامهای بدن، پوست کف دست می تواند بهترین و صحیح ترین قضاوت را درمورد گرما و سرما و ... داشته باشد بنابراین مزاج سایر اندامها را در قیاس با مزاج پوست کف دست مشخص می نمایند. مثلا لمس قلب با پوست کف دست باعث ایجاد احساس گرما می شود بنابراین مزاج قلب گرم است و یا لمس موی سر با پوست دست احساس سردی و خشکی به وجود می آورد پس مزاج مو سرد و خشک می باشد.
بطور کلی مزاج همه اندامهای بدن در قیاس با مزاج پوست کف دست مشخص می گردد.