السُّكَّرُ الطَّبَرزَدُ يَأكَلُ البَلغَمَ أكلاً .
امام رضا عليهالسلام :
شكرِ طبرزد ، بلغم را بهكلّى از ميان مىبرد .
الكافي ، جلد 6 ، صفحه 333 ، حديث 4 وص 434 ، حديث 10 عن ياسر ، المحاسن ، جلد 2 ، صفحه 303 ، حديث 2006 ، بحار الأنوار ، جلد 66 ، صفحه 297 ، حديث 1 ، دانش نامه احاديث پزشكي : 2 / 356 [فيروزآبادى] در القاموس گفته است : «سُكَّر ، معرَّب واژه "شِكَر "پارسى است و اسم واحد آن را سُكَّره گويند . خرماى خوب يا انگورى را كه آبى بِدان هست و در نتيجه فرو مىپاشد - كه خود ، از بهترين انواع شكرينه است - نيز شكر گويند» . در المصباح هم آمده است : «شِكر ، چيزى شناختهشده است . برخى گفتهاند : نخستين بار ، شِكر در طبرزد ، ساخته شد و از همين روى ، شكر طبرزدى گفته مىشود» . صاحب المصباح ، همچنين افزوده است : «طبرزد (بر وزن سَفَرجَل) واژهاى معرَّب است و سه تلفّظ دارد : به حرف دال (طبرزد) ، به حرف نون (طبرزن) و به حرف لام (طبرزل) . اَزهرى ، تلفّظ نون و لام را روايت كرده ؛ امّا تلفّظ به دال را روايت نكرده است» . ابن جواليقى گفته است : «اصل پارسىِ اين واژه ، تبرزد بوده است ، يعنى آنچه از اطراف ، با تبر ، تراشيده شده است . بنا بر اين ، طبرزد ، صفتى است كه در اِعراب ، از واژه «سُكّر» تبعيّت مىكند . برخى از عالمان هم گفتهاند : طبرزد ، همان شِكر بلوچ است» . در بحر الجواهر نيز آمده است : «اُبلوج به معناى شكر سفيد است» . ابن بيطار نيز گفته است : «طبرزد ، معرَّب است ، به معناى چيزى سخت ، نه سست و نرم» . او همچنين افزوده است : «نمك طبرزد ، نمكى است سخت كه داراى شفافيّت نيست» . [علاّمه مجلسى در ادامه مىگويد :] مىگويم : «از برخى از سخنان عالمان ، چنين برمىآيد كه مقصود از طبرزد ، همان چيزى است كه به نبات ، ناموَر شده است ؛ امّا از بيشتر سخنان عالمان ، اين گونه به دست مىآيد كه مقصود ، همان قند است» . بغدادى نيز در الجامع خويش گفته است : «شكر در اوايل ، خشك ، و در نخست ، مرطوب است . ممكن است تلخه را تصفيه كند . گونههاى مختلفى از آن ، ساخته مىشود كه روشنترين ، شفّافترين و پاكيزهترينِ آنها را در اصطلاح ، نبات گويند . نوع پايينتر را كه تيرهرنگ ، خشنتر و پاكيزه ، امّا غيرشفاف است ، اُبلوج گويند . نوع پايينتر را كه شيره باشد ، قلم نامند ؛ زيرا به صورت رشتههاى دراز به مانند انگشت ، ساخته مىشود . نبات ، كمترين حرارت را مىطلبد ، پس از آن ، ابلوج ، پس از آن ، قلم ، و پس از آن ، شيره پخته . لطيفترينِ انواع شكر نيز همان نبات است ، در درجه بعد ، ابلوج ، و فروتر از آن ، قلمى كه سفيدىِ كمترى داشته باشد . نوع سخت همين ابلوج را طبرزد مىنامند» .
نظرات این حدیث (0)
ارسال نظر برای اين حديث
------------------------------------------------------
الإمام الباقر عليهالسلام
- لِزُرارَهَـ: وَيحَكَ يا زُرارَةُ ، ما أغفَلَ النّاسَ عَن فَضلِ السُّكَّرِ الطَّبَرزَدِ ! وهُوَ يَنفَعُ مِن سَبعينَ داءً ، وهُوَ يَأكُلُ البَلغَمَ أكلاً ويَقلَعُهُ بِأَصلِهِ .
امام باقر عليهالسلام
- خطاب به زُراره: اى زراره ! دريغ از تو! چه قدر مردم از ارزش شكر طبرزد ، بىخبرند ، در حالى كه براى هفتاد بيمارى ، سودمند است و بلغم را كاملاً فرو مىخورد و ريشهكن مىسازد !
منبع ;شهر حدیث