نوزاد
نوازادی که در روزهای نخستین زندگی خود نیکو پرورش یافته باشد ،در ساعات شبانه روز هیچ خوراک طلب نکند.
اگر آخرین شیر را در حدود ساعت8 بعد از ظهر بنوشد تواند تا ساعت 6 بعد از نصف شب تاب بیاورد و در انتظار شیر بماند . پس اگر ،نوزادی در شب بگرید باید براستی اظمینان یافت که آیا از امری خاص رنج نمیبرد و آزاد نفس میکشد و قنداق او پاک و پاکیزه است و در جامه هایش چیزی نیست که او را بیازارد ؟
اگر علتی نبود ،بهتر ان است بگذارید بگرید و فریاد کشد .
فریاد کشیدن برای نوزاد عیب هائی در برندارد و دستگاه دم زدن اورا نیرومند میسازد .
وی همینکه از راین کار خسته شد بخسبد و به این خوی گیرد که دیگر بی بهانه و سبب نگرید. آنچه نباید هیچگاه بکار بست آن است که نوزادی را در بستر مادرش بخوابانند . چون اغلب اوقات پیش امده است مادری که بدین کار پرداخته بخواب رفته و نوزاد در زیر بدن او خفه شده است،بی انکه متوجه شود. از اینرو همگان پذیرفته اند که بهتر ان باشد که کودک را در گاهواره اش قرار دهند و بسیار بهتر انکه گاهواره در اطاق مجاور اطاق خواب مادر باشد. بدین طریق،نوزاد هوای پاکیزه تر از انچه در اطاق پدرو مادر است بدم در کشد و با امدنها و رفتنهای آنان ناآسوده نشود.
بهتر ان است که گاهواره را نجنبانند. هرچند اینکار مادر را از لذتی محروم سازد. نوزادی که شیر نوشید ودر گاهواره خود آرمید بزودی بخسبدوبدین خوی گیرد که اگر خوابش پایان یافت ،ولو ساعت شیر نوشیدنش نرسیده باشد،بارامی بیدار شود.
اغلب اوقات اشکال کار در این است که پدران و مادران به تربیت کردن خویشتن احتیاج دارند،بیشتر از آنکه شایسته ان باشند که کودکان خود را،با بردباری و پایداری ،به پرورند.چون این پدران ومادران سجایا و خلقیات ثابت و محکم ندارند و از روشی و نظامی پیروی نمیکنند ،پس نشکفت اگر نتوانندکودکان خود را با اخلاق و روش ثابت به بار اورند. بهرمدت که نوزاد در شکم مادر خود جای دارد با کمال دقت از خطراتی متعدد که در این دوره اورا تهدید میکند مصون و محفوظ است.
بچه بهنگام تولد،دقیق و ظریف است و ماههای دراز باید تا نضج و قوام عادی بدست ارد.وسائل دفاعی بدن نوزاد ،بابالا رفتن سن و نیز با پیشرفت رشد و نموطبیعی و قطعی او ،کمال پیدا میکند. پس بیهیچ گونه سخن،اماده و فراهم سخن زمینه این رشد طبیعی امری در خور توجه و عنایت است.
نوزاد در شکم مادر خود از سرما ایمن و حرارتی ثابت او را پیرامون گرفته است. درست مانندانکه در یک دستگاه با حرارت ثابت جای داشته باشد .اما همینکه بدنیا امد در معرض تغییرات حرارت خارجی قرارگیرد و ناگزیر است برابر سرما و تصرف هوا تنها مبارزه کند. نباید از خاطر برد که وی در این حال از شخص بالغ به مراتب حساس تر است ،زیراهنوز همان وسائل دفاعی اورا ندارد و نیز مساحت سطح بدنش نسبت به میزان وزنش خیلی بیشتر است .(بلغم). شخص بالغ ،بوسیله حرارتی که بنفسه تهیه و تولید کند و منبع ان در جگر(کبد)ودر عضلات اوست با سرما میجنگد . جگر بمانند ازمایشگاه شیمی است که تواند مقداری کالری(واحد حرارت)متصاعد کند . عضلات نیزدر هنگامی که منقبض شود،همچنان مقداری زیادکالری پدید اورد و مارا در مبارزه با سرما و تصرف هوا و نگاهداشت حرارت طبیعی بدن بواجبی یاری دهد. بهنگامی که ما با اب سرد و بمدتی دراز خودرا شست و شو دهیم یا به اصطلاح حمام سرد میگیریم میلرزیم و دنادانهای ما بهم میخورد(قشعریره)و تمام عضلات ما به لرزش درمیاید و مقداری حرارت متصاعد میکند. به سبب این لرزشها است که حرارت بدن که موقتا پائین آمده است و یا میخواهید به پائین افتد در حد طبیعی بماند و یا اگر از میان رفته است از نو پدید اید . باسانی توان دریافت که نوزاد از این اخرین وسیله مقاومت برابر سرما ،عملا محروم است . عضلاتش هنوز توانی کم دارد بنابراین برای تولید حرارت باید تنها به جگر (کبد)او حساب کرد . نوزاد ،هرچه بروز تولدش نزدیک تر باشدباید او را از سرما بیشتر محفوظ داشت . او واکنشهای شخصی ندارد و نتواند بفهماند که سرما باو آزار دهد.
پس دربایست است ،گاه بگاه ،اطمینان حاصل کرد که وی در معرض تصرف هوا و سرما نیست . برای پرهیز از سرما خوردن باید نوزاد را کاملا پوشاند و تنها چهره او را باز و برهنه گذاشت تا بطور طبیعی نفس بکشد .اگر با وجود داشتن جامه های گرم هم احتمال سرما خوردن میرود باید با گذاشتن ظرفهای اب گرم در گاهواره ،اورا ،بطور صناعی ،گرم نگاه داشت . البته باید مراقب بود که این ظرفهای فلزی اب داغ او را نسوزاند و از ان رو باید انها را در پارچه ای پیچید و دهانه انها را محکم بست . نیز باید مواظبت کرد تا در مواقع تعویض قنداق و پاکیزه ساختن نوزاد سرما در او تصرف نکند.
بنابراین باید تمام این کارها را در محیطی گرم و با شتاب و چالاکی انجام داد و دقت بعمل اورد که جامه های تعویضی از پیش اماده و مهیا باشد.
خطر سرماخوردگی انقدر خطیر است که کودکانی را که پیش از هنگام بدنیا میایند و از انان که بهنگام بدنیا امده اند کمتر توان مبارزه دارند. معمولا،در دستگاه خاص(کووز)میگذارندتا حرارت پیرامون او،در حدود حرارت شکم مادر،ثابت نگهداشته شود.
سرماخوردگی ،کودک را برای گرفتاری به همه بیماری های کودکی مساعد میسازد ،چه ریوی مانند ذاتالقصبات (آماس نای)و ذات الریه (اماس شش)و ذاتالریه و القصبات(آماس شش و نای)چه رو ده ای (معوی)مانند اسهال یا اطلاق حاد (شکم روش تند).
بااین همه بچه که بزرگتر میشود باید از مواظبتهای قبلی و ابتدائی کاست و رشته مراقبت را سست کرد تا وی بنفسه ،خردخرد،برابر تغییرات هوا به مقاومت و پایداری خوگیرد و عادت کند. البته اینکار ممارست تندریجی میطلبد و باید محتاطبود وزمانی را که بچه در کمترین درجه مقاومت است،مثلا بعداز بیماری ها مورد توجه قرار داد.
بچه پیش از زائیده شدن فخوراک خویش را از راه عمل معاوضه با خون مادر بدست میاورد . همینکه بدنیا امد باید تغذیه خود را ،بطور مستقل ،تامین کند. در این میان خداوند 1 دوره برزخ پیش بینی فرموده که شیرخوردن است. خوراک طبیعی کودک شیرمادر است ،پس نباید از دادن این شیر بدو سرباز زد مگردر موارد بسیار ضروری و فوق العاده ،مثلا بهنگامی که شیرمادر کم است و یا کیفیت ان خوب نیست یا برای شیر دادن منع اکید پزشک وجودارد. برعهده پزشک ماما یا ماما است که در این باره تصمیم بگیرد . مادر نباید به بهانه اینکه شیردادن او را ناراحت میکند بچه خود را شیرندهد. شیردادن به شیرخوار یکی از وظایفی است که دنباله ابستنی بشمار اید و پایان ان را مشخص سازد.
مادر شیرده باید نکاتی چند را رعایت کند تا شیرش کیفیت خود را حفظ کند و از کمیت ان نکاهد . وی باید تا تواند از زندگی بسیار خسته کننده بپرهیزد و اسلوب غذائی (رژیم)عادی داشته باشد و از بکار بردن بعضی داروها دست بردارد. داروهائی که تواند از راه شیردادن به بدن نوزاد برود و بدو زیان رساند.
دفعات شیردادن باید منظم و مرتب و در ارامش کامل باشد. مادر باید بخاطر بسپارد که شیردادن فرصتی است که هرگز برای او پیش نیاید تا دران فرصت ،بدین حد از کمال ،میان خود و فرزندش پیوندهای طبیعی و خوش ایند سخت نیرومند پدید اورد .
اگر پیش از این سپردیم که مادر باید،احتراز ازایجاد عادات بد را،گاهواره بچه را همیشه بیهوده نجنباند ،اینک اکیدا سفارش میکنیم که مادر باید شیردادن را در محیطی مهر امیز و با مهربانی انجام دهد،زیرا این حال بر صفات و سجایای کودک و تعادل وی اثری شگفت برجای گذارد.
خوراک بچه باید ،در این دوران،منحصرا شیرباشد و باندازه فراوان ،نه در حد افراط و افزون از حد . شیر مادر کاملترین خوراک است که با نیازهای بچه مطابق است،اما اگر شیرمادر وجود نداشت و یا بحد کفایت نبود،شیرگاو جانشین کامل ان خواهد بود. زیرا ترکیب شیمیایی اندو اختلافی بسیار اندک دارد،بشرط انکه به شیرگاو اندکی شیرینی بیافزایید. پزشکان و ماماها برای هر کودک ،اسلوب غذائی اورا،انگونه که در خور است ،تعیین میکنند . در حال حاضرشیرهای قوام یافته و غلیظ و یا بشکل گرد خشک وجود دارد که خیلی خوب تهیه شده و حداقل همان خواص شیرتازه گاو را داراست .
باید که دانست که شیر باسانی فاسد و تباه شود (مگر وقتی که قوام یافته یا گرد باشد). این ماده محیط کشت خوبی برای پرورش تمام انواع میکربهاست که توانند به سلامت کودک زیان رسانند . پس در تهیه شیر باید دقت و مراقبت خاص بکاربست و نباید این کار را بدست افراد غیروارد و نا ازموده سپرد.
اساساَ،در باب همۀ وسائلی که برای تغذیه کودک بکار رود ،همین مراقبت و مواظبتها در بایست است،بویژه شیشه های شیردان و سر پستانکهای کائوچوی راباید جوشاند.
1شیرخوار تندرست و طبیعی ،خوراک خود را در ساعتهای معین و مرتب طلب کند. به هوسی که اورا باین وادارد که زودتر از هنگام شیربخواهد نباید تسلیم شد.باید باو اموخت که منتظرموعد بماند . کودکانی دیگر که اشتهائی اندک دارند خواستار شیر نمیشوند ،از انرو که گوارششان کامل نیست ویا بسیار کند است و بچه احساس میکند که یمینه اش(معده)از غذای قبلی انباشته شده است . باید مراقب بود که بچه هرگز از مقدار مایعی که بدان نیاز دارد کمتر دریافت نکند. در این باره باید بقوام براز(ادرار) و مدفوع او توجه داشت و اینکه خود را تر میکندیا بحد کافی تر نمیکند.
بالاخره در نوزاد ،توجه به فشار جاندانه های استخوانهای جمجمه و بالاخص جاندانه بزرگ در بایست است،این فضا نسبتا نرم و اندکی در جلو تارک (فرق سر)و میان استخوان پیشانی و دو استخوان گیجگاهی قرار دارد. با اندکی فشار باسانی فرو میرود و در مواقعی که بدن کودک بی اب است 1 گودی حقیقی تشکیل میدهد.
پس سودمند است که به کودک علاوه بر خوراک ،کمی اب قند یا شربت نیز خورانید . بهنگامی که بچه از پستان شیر میمکد . و یا از شیردان شیر مینوشدعموما مقداری هوا نیز فرو میبرد . این هوای بلع شده در بخش زیرین یمینه (معده)او بینبارد و همینکه این اندام در اغازگواریدن بانقباض در افتدطبیعی است که هوای او باریده با اوازی خاص به بیرون در اید و اندکی شیر را نیز با خود همراه اورد. این شیر ممکن است بحال مایع یا کمی دلمه باشد.تا اینجا عمل طبیعی است و جای نگرانی نیست و انرا نشخوار خوانند و نباید با قی حقیقی مشتبه کرد. همینکه بچه نشخوارخود را انجام دادمعمولا خواب دارد و بهترین زمان برای خواباندنش در گاهواره است . باید او را گرم نگهداشت تا شیر نوشیده را بارامی هضم کند و بگوارد .
بهتر انست که کودک بر پهلو خوابانده شودنه بر پشت ،تا اگر نشخواری جدید پیش امد باشیری که باز گردد خفه نشود . در این اگر بچه بر پهلو خفته باشد ،شیر از دهان نیمه باز او به بیرون روان شود و جای هیچگونه بیم باقی نماند.
باید مکیدن پستانکها و امثال ان بطور اکید ممنوع شود. این کار معایب فراوان دارد. : نخست انکه بلع هوا و فراخ شدن معده را سبب گردد. دودیگر دور نیست در سقف کام که دهان را از حفره بینی جدا کند تغییر شکلهایی پیش اورد که نتیجه ان دشواری روئیدن دندانها و ایجاد بیکفایتی تنفس است . بالاخره این پستانکهای پرشده از میکروبها ،منابع عفونتهای میکروبی است که بسیاری از انها ممکن است بسیار خطرناک باشد. کودکی که بطور طبیعی و عادی تغذیه شود نیاز باین دارد که با مکیدن 1 پستانک تسلی پذیرد و ارام گیرد.
موقعیکه برای گذرانیدن تعطیلات در بالای کوهستان بودم ،روزی مرا برای معاینه شیرخواری شش ماهه که به عفونت وخیم روده دچار بود به ساختمان ییلاقی دور افتاده ای خواندند. مادر کودک همه دقتها و مراقبتهایی که برای پاکیزه بودن شیربچه بکار بسته بود باز گفت و بعلاوه شیشه های شیر و پستانکها را بمن نشان داد. از این لحاظ هیچگونه خطائی مرتکب نشده بود . اما بر خلاف ،بچه در گاهواره کوچک چوبین بود که در اطاقی بی فرش بر زمین قرار داشت . 1 سر پستانک کائوچوئی که با نخی به میخی در گاهواره بسته بود بر روی زمین کشیده میشد. زمینی که همه کس با کفشهای خشن از طویله به انجا رفت و امد داشت . بنابراین لازم نبود که علت عفونت روده ئی را در جای دور جستجو کرد.
بهنگام تولد،معده شیرخوار از ماده برنگ موم سیاه انباشته شده است . همینکه این ماده معوی به بیرون ریخته شد،پس از بیست و چهار ساعت ،براز بچه که غذایش بشیر منحصر بوده ،برنگ زرد نارنجی در اید. مادر در ساعات عوض کردن قنداق باید همیشه به براز کودک با شتاب نظری بیافکند تا اطمینان یابد تخلیه مرتب و برازها ،از لحاط مقدار و قوام و رنگ و بو عادی و طبیعی است. اگر نبود شایسته است که غذای بچه را تغییر دهد و در مواقع ضروری نظر پزشک را بخواهد. باید از اسهال همچنان یبوست احتراز جست.
اجابت مزاجهای بسیار کم یا خیلی زیاد 2 توجیه دارد :برازهای مزاج خشک و یابس قوامی خیلی سخت و خشن دارد و نشان میدهد که تغذیه ناکافی است و طبعا فضولات زیاد نیست .در حالیکه اگر غذا خیلی غنی و قوی باشد براز فراوان خواهد بود . کسی که تجربه و عادت دارد میتواند با چشم از منظر براز به بدی گوارش شیر پی برد. سوءهضم ها و بدی گوارش ممکن است با تخمر گازی دردناک همراه باشد. کودک مینالد و ارام نمیگیرد مگر زمانی که شکم کوچک او را به ارامی بمالند. (ماساژدرمانی)
کودکی که هضمش بدان گونه است که باید باشد و قنداق اورا بطور مرتب عوض کنند نباید پوستش سرخ شود .
تحریک نشیمنگاه همیشه نشان هضم ناکامل و یا بهداشت ناکافی است . نیز باید بخاطر داشت که علت نخستین بثورات جلدی . تغذیه معیوب و بالاخص فراوان است . حداقل بهنگامی که رشد و نمو بچه پیشرفت نمیکند. در بعضی از اجتماعات کم ازموده چنین انگارند که این بثورات جلدی عارضه ای عادی و معمولی باشد و این خطای محض است . چو اگر بزمانی دراز بپاید تواند عواقبی بسیار بد داشته باشد.
اگر ترازوئی در اختیار باشد بهتر است که شیرخوار مرتب توزین شود. در پانزده روز نخستین بهر روز و ساعت معین و پیش از شیردادن و در موقع تعویض قنداق و پاکیزه کردن ان .اگر کودک با جامه توزین شود نباید فراموش کرد که. وزن ان را بطور دقیق کم کنند. پس از 15 روز سودی ندارد که بچه را به همه روز توزین نمایند. از توزین دوبار در هفته و پس از ان یکبار در هفته و سپس1 بار بهر 15 روز،بتوان اطلاعات بسیار کافی بدست اورد . اگر بچه را فراوان توزین کنند بران شوندکه اغلب اوقات اسلوب غذائی او را تغییر دهند به بهانه اینکه روزی 50 گرام از وزنش کاسته و یا به ناگهان 100 گرام بر وزنش افزوده شده است . این افزایش ها و کاهشها به دفع کم یا بیش کامل فضولات روده و کمیز(پیشاب)بستگی دارد و به خطاهای تغذیه به هیچ وجه مربوط نیست.
در اینجا به نکته ای اشاره میکنیم که مادران به حد کافی به ان نمیاندیشند و حال انکه باید این احتیاط را همواره رعایت کنند:وقتی قنداق بچه را عوض میکنند نباید هرگز در دسترس او حتی در مواقعیکه خردسال است سنجاق قفلی . یا سیخک یا میخ و یا سوزن و امثال ان قرار داد. در هرسال به درمانگاههای حوادث فوری . بیمارستانها شیرخوارانی را میاورند که در معرض این بی احتیاطی قرار گرفته اند و یکی از ان اشیاءرا بلعیده و یا به دم در کشیده اند.مرگ متعاقب این واقعه فراوان دیده شده است .
بند ناف بالطبع میافتد و خشک ریشه جای ان محکم است و پوستی که ان را مسدود میسازد بواسطه فشار اندرونه یعنی اندامهائی که در شکم جای دارد به بیرون رانده نمیشود. اما اگر خشک ریشه محکم نبود . این فشار درونی جهیدن قسمتی از روده را به بیرون موجب شود و بدین طریق فتقی کوچک در ناف پدید اید.
در این صورت باید متوجه بود و با بالشکی کوچک بر ان فشار اورد که به درون ناف فرو رود و بعد بالش را بوسیله نواری با فشار مناشب ثابت کرد .
برای انکه کودک بطور موزون رشد کند کافی نیست که تنها از لحاظ جسمی به مراقبت و مواظبت کامل سپرده شود بلکه بجان او نیز توجه و عنایت داشت و در پیرامونش محیطی ارام و مهربان پدید اورد .
اثرات نخستینی که ک.دک از پیرامون خود دریابد در ضمیر او سخت نقش بندد. پس اگر پیرامون خویش چهره های شاد و خندان و ارام یابد اسانتر شکفته شود تا اینکه تحت تحریکات دادو فریاد و بانگ و جدال قرار گیرد و همیشه سیماهای دژم و خشم الود ببیند.
انچه کودک را پیرامون گیرد باید لبریز از صفا و ارامش باشد و هر چند وی را در بایست است که مدتی دراز در تنهائی و ارامی بسر برد ولی نباید از این افراط به ان سوی تفریط افتاد و اورا از وقتی که حق دارد باو اختصاصیابد . محروم و بی نصیب ساخت و این وقتی است که باید در ان نه تنها به مواظبتهای جسمی او پرداخت بلکه با او بازی کرد تا مشغول شود و پرورش یابد .
باید بخصوص از دستمالی زیاد و ترسانیدن ناگهان او به پرهیزید . بچه هر چه بیشتر شاد باشد بهتر رشد خواهد کرد.